
اگرچه سازمان تامین اجتماعی بدون کمک دولتی پرداخت می کند و حتی بابت مطالبات قدیمی خود از دولت پول می گیرد، اما تصمیمات دولت نیز بر توسعه صندوق تاثیر می گذارد. دولت گاهی تصمیم می گیرد حقوق کارمندان و بازنشستگان خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهد، اما در مواجهه با اعتراض بازنشستگان تامین اجتماعی این بودجه یکسان سازی نیست.
حالا وزیری را تصور کنید که به هر دلیلی دستمزد کارگران را 57 درصد افزایش می دهد و معمولا باید کسری حقوق بازنشستگان را افزایش دهد، اما اینجا آمده است دولت و اگرچه نمی تواند تصمیم شورای عالی کار برای افزایش آن را بپذیرد. حداقل 57 درصد حقوق بازنشستگان را ترمیم می کند، اما سعی می کند در تعیین حقوق بازنشستگان دخالت کند.
ممکن است دولت استدلال کند که افزایش قابل توجه حقوق بازنشستگان منجر به افزایش سهم دولت به صندوق ها می شود، اما به هر حال تصمیم وزیر کار برای هزینه کردن برای دولت غیرقابل قبول است. شاید علاوه بر سخنان غیرعلمی و ضد و نقیض عبدالمالکی، تصمیمات پرهزینه برای دولت و سازمان برنامه و بودجه نیز مشکلاتی باشد که دولت را پشت سر گذاشته است. ردپای این موضوع را می توان در اظهارات کارمندان دولت پس از استعفای وزیر کار مشاهده کرد که از آن به عنوان «کمک به افزایش هماهنگی» یاد می شود.
این آمار را ببینید: «در ایران 18 صندوق بازنشستگی وجود دارد که از این تعداد تنها دو صندوق دارای ضریب حمایت بیش از پنج هستند. از جمله صندوق وکلا با نسبت حمایتی 43 و صندوق روستایی و عشایری با نسبت حدود 15 می باشد. وجوه کمتر از نصف است.
اما «عامل حمایت» چیست و چرا اهمیت دارد؟ طبق تعریف، نسبت حمایتی شاخصی است که وضعیت جریان نقدی به خروجی را نشان می دهد و برابر است با نسبت تعداد بیمه شدگان به تعداد بازنشستگان. با این توضیح طبیعی که هر چه این نسبت بیشتر باشد، صندوق از نظر درآمد و هزینه بهتر است.
بر اساس یک بررسی، در صورت کاهش شاخص حمایتی به کمتر از 6.3 نفر، صندوق های بازنشستگی بر اساس وجوه دریافتی از حق بیمه نمی توانند به تعهدات قانونی خود عمل کنند و اگر این شاخص کمتر از 3.5 نفر باشد، صندوق های هر روز به ورشکستگی مالی و اقتصادی نزدیک می شوند.
بیشتر بخوانید: نامه مهم قالیباف در مورد حقوق بازنشستگی
اگر صندوق ها از بدو تاسیس منابع را در جای مناسب سرمایه گذاری کرده باشند، به احتمال زیاد می توانند حقوق و مستمری بازنشستگان را پرداخت کنند، اما اگر سرمایه گذاری ها، سپرده ها و منابع داخلی قابل توجه نباشد، صندوق یا باید استقراض کند یا دولت. شما باید مسائل را به دست خود بگیرید این موضوع در صندوق های بازنشستگی کارگران فولاد، مستمری های کشوری و لشکری از طریق بودجه عمومی پیش بینی شده و رقم آن در سال 1401 حدود 217 میلیارد تن بوده است.
اما در سازمان تامین اجتماعی موضوع کاملا متفاوت است. در این صندوق دولت ها از قدیم الایام با تاخیر به سازمان تامین اجتماعی حق بیمه پرداخت می کنند و بدهی به دولت فعلی حدود 400 تا 450 میلیارد تن برآورد می شود. همچنین تا چند سال پیش که شستا (شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی) در بورس عرضه نمیشد و عملکرد شرکتهای آن شفاف نبود، دولتها منابع آن را منابع خود میدانستند و تمام دخالتهای سیاسی و اخراج را به خدمت میگرفتند. نصب و استفاده از نیروهای سیاسی و بزرگان و … وجود داشت.
این مشکلات باعث شده بزرگترین صندوق بازنشستگی کشور سرمایه گذاری کند و تمام وجوه هنگفتی را که از بیمه مردم بود پس انداز کند تا امروز دچار بحران نشود. اگر بگوییم بحران، آمار آن بسیار نگران کننده است. سازمان تامین اجتماعی هم اکنون با بدهی بانکی 85 هزار میلیارد تنی به بانک رفاه مواجه است. همچنین بر اساس اعلام سازمان تامین اجتماعی، کسری نقدینگی این سازمان تا سال 1400 به حدود 73 هزار میلیارد تن رسید و پیش بینی می شود این رقم تا سال 1405 به 390 هزار میلیارد تن برسد.